الهه ی الهام
انجمن ادبی
« غزل شبانه» در کنج بی خیالی مثل همیشه امشب تنها تویی خیال این یادپیشه امشب از خیل خاطراتت تسخیر شد دل من آری شدم شکار این شیر بیشه امشب عشق تو دانه ای شد در مزرع دل من گویی جوانه می زد، می داد ریشه امشب در حجم خلوت من عطر تو را پراکند نام نفس نویست بر پشت شیشه امشب اسباب دوری ما کی کوه بیستون است رنگ تو را گرفته هر سنگ و تیشه امشب تکرارهای موزون، فرسود خاطرم را جایی ببر مرا دور از هر کلیشه امشب. مسعوده جمشیدی نظرات شما عزیزان: محدثه عابدین پور
ساعت23:22---1 شهريور 1392
مسعوده جان خیلی زیبا بود
گلپسر
ساعت20:50---29 مرداد 1392
برای این شاعر جوان کشتزار خشک همسایه آرزوی روزها و شب های روشن دارم. مسعوده عزیز با خودت هم که مقایسه کنیم ،می بینیم که روز به روز بهتر از پیش می شوی. ادبیات در وجود توست. شعر و شعورت ستودنی ست. آن را از دست مگذار. بازهم برایم از سروده هایت بفرست.
سه شنبه 29 مرداد 1387برچسب:امشب,غزل شبانه,مسعوده جمشیدی,الهه ی الهام, :: 20:18 :: نويسنده : حسن سلمانی
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|