الهه ی الهام
انجمن ادبی
ای مدنی برقع و مکی نقاب سایه نشین چند بود آفتاب دین تو را درپی آرایشند در پی آرایش و پیرایشند بس که ببستند بر او برگ و ساز گر تو ببینی نشناسیش باز
میلاد یگانه ی کارگاه آفرینش،پیام آور صلح و دوستی و دانایی، خاتم پیغام آوران و خاتمه ی تمام نیکی ها و زیبایی ها را به دوستدارانش تبریک عرض می کنم. محمّد کافرینش هست خاکش هزاران آفرین بر جان پاکش
یک شنبه 22 دی 1392برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : حسن سلمانی اندر حکایت ترفیع شغلی معلمان به هر بها و بهانه ای!!!
تاریکم و باز مثل هرشب از دوستی شب و ستاره گل کرده حسودیم دوباره!
شعر:محمدجلیل مظفری خط: مجید خادم جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: 18:50 :: نويسنده : حسن سلمانی «شب بارانی...» در پس یک سکوت طولانی زیر شلاق شام بارانی نونهالان سبز رویاها در حریم حریق زندانی بر سریر خرابه اش لم داد بوم بی شرم بام ویرانی داس مه را شکست و گل ها هم شد لگدمال خوی حیوانی کورسوی ستاره ها گم شد پشت دیوارهای سیمانی می شکافد به سرب بی قیمت قفل گنجینه های انسانی بام آباد و شام آزادی مات کیش وزیر شیطانی! حسن سلمانی.دی نود هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای آنجا برای عشق شروعی مجدد است شهادت امام رئوف، ضامن آهو و سلطان قلبهای ایرانیان را تسلیت عرض می کنم. زیارت مرقدش روزیتان باد!!! واژه های فارسی به کار رفته در قرآن(6) ● مُسک: این واژه تنها یک بار در توضیح بهشت در یک آیه ی مکی استفاده شده است. واژه ی مسک پیش از اسلام در بین عرب ها به گستردگی به کار میرفته است و وام گرفته شدن این واژه کاملن شناخته شده بوده است. واژه پهلوی mushk که خود از یک واژه سنسکریت درست شده است، خاستگاه اصلی این واژه است. این واژه از پهلوی به ارمنی، یونانی، آرامی، سریانی و اتیوپیایی وارد شده است. بیش تر به نظر میرسد که این واژه به طور مستقیم از فارسی میانه به عربی وارد شده باشد . آیه ها: ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون (مطففین/۲۶) ● نسخه: نسخه به معنای رونوشت است و در یکی از آخرین سورهها در اشاره به لوح های سنگی موسا به کار رفته است. اما فعل استنسخ که از آن شکل گرفته است، در آیه های پیشین نیز برای اشاره به متن های آسمانی به کار رفته است. خاستگاه اصلی آن، واژه پهلوی nask و واژه اوستایی naska به معنای یک کتاب اوستا است. آیه ها: ولما سکت عن موسی الغضب اخذ الالواح وفی نسختها هدی ورحمه للذین هم لربهم یرهبون (اعراف/۱۵۴) ● هاروت و ماروت: هاروت و ماروت دو فرشتهای هستند که در بابل به مردم جادوگری میآموختند. لگارد هاروت و ماروت را همان Haurvatāt و Amərtāt اوستا میداند که بعدها در فارسی به صورت خرداد و مرداد Khurdād و Murdād در آمدند. این دو به عنوان موجودات آسمانی شناخته شده و مورد احترام ارمنیان باستان بودند. ... آیه ها: وما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت و ما یعلمان من احد حتی یقولا انما نحن فتن ... (بقره/۲) ● ورده: از آیههای آخرتشناسی و به معنای گل است. این واژه ریشه در نخستین زبان های هند و اروپایی دارد و به صورت varəδa به فارسی اوستایی در آمده است و از آن جا به صورت varda به پهلوی وارد شده است. این واژه سپس از زبان های ایرانی به زبان های سامی و به طور مشخص آرامی و سریانی منتقل شده و از آرامی به عربی راه یافته است. ( در موضوع شماره ی ٨ تارنمای ما در مقاله ی "سرگذشت واژه ی گل" توضیحات کامل در این باره داده شده است) آیه ها: فاذا انشقت السماء فکانت ورده کالدهان (الرحمن/۳۷) ● وزیر: هر دو آیه ی قرآن با این واژه، اشاره به هارون و وزارت وی برای موسا دارد. خاستگاه اصلی این واژه، واژه پهلوی viēir به معنای حکم کردن، فرمان راندن و دستور دادن است که از واژه اوستایی vīēīra به معنای تصمیم گرفتن درست شده است و به واژه ی وچر یا وجر (قاضی)، کزیر (عالی) و وزیر در فارسی میانه مربوط میشود. آیه ها: و اجعل لی وزیرا من اهلی (طه/۲۹) همچنین در فرقان/۳۵ ● یاقوت: این واژه عموما یک واژه وام گرفته شده از فارسی دانسته شده است. برخی از پژوهشگران غربی همچون فریتاگ این مساله را می پذیرند که این واژه پیش از عربی درفارسی پاکند گفته شده است و خاستگاه سریانی دارد. بر پایه ی نظر آرتور جفری منبع اصلی این واژه، یونانی است که در ایلاد یکی از کهن ترین متن های یونانی برای اشاره به نام یک گل نیز به کار رفته است. آیه : کانهن الیاقوت والمرجان (الرحمن/۵۵) گردآوری:401 دو شنبه 9 دی 1392برچسب:, :: 11:50 :: نويسنده : حسن سلمانی « صلاح عبدالصّبور» صلاح عبد الصبّور متولد مصر به سال1931م. و متوفی به سال 1981 م.است.عبد الصبور از دانشکده ادبیات و علوم انسانی در دانشگاه قاهره در سال 1951 فارغ التحصیل شد .او در روزنامه نگاری قلم زد و تجربه اندوخت و سمتهای مهم دولتی نیز داشت مانند سمت کاردار فرهنگی در هندوستان (1975-1978)و سرپرستی کتاب عمومی سازمان مصردر سالهای (1978-1981)نیز بر عهده وی بود. عبدل الصبور بعنوان پیشتاز شعر آزاد در مصر ، لحن ملایم،بیان ساده و سبک ادبی بی پیرایه را اتخاذ کرد که به نثر عادی نزدیک بود .او بر این باور بود که بر خلاف شعر کلاسیک مصنوع و متکلف ، خطیب مآب و تک قافیه ، شعر آزاد با روح عصر جدید همخوانی بهتری دارد.شعر وی نیز واقع گریزی رمانتیک در دهه های 1920 تا 1940 میلادی را کنار گذاشت . یک حس معنوی و اخلاقی بر شعر وی و نمایشنامه های منظومش حکمفرماست که وی را ملزم به حمایت از آزادی ، عدالت و حقیقت کرده است .سروده های اولیه وی نقد اجتماعی انعطاف ناپذیر را با نگرشی انسانی و اغلب عرفانی عیب بشر، در هم می آمیزد . هرچند این امر نشان دهنده حس روزافزون یأس و حرمان است و نمایشنامه ی منظوم وی که با "مسافرشب" شروع میشود (1969)نفوذقوی "تئاتر پوچی " را آشکار میسازد. آثار برگزیده: 1. مردم کشورم1957 2. به تو می گویم1961 3. رویاهای یک شوالیه ی پیر 1964 4. تعمقات عصر زخمی 1969 5. لیلا و مجنون 1969 6. انتظارات شاهدخت 1970 7. پس از مرگ شاه 1973 8. شناور بودن در خاطرات 1979 مترجم:زین العابدین چمانی یک شنبه 8 دی 1392برچسب:صلاح عبدالصبور,مصر,ادبیات جهان,چمانی,الهه ی الهام, :: 12:38 :: نويسنده : حسن سلمانی « جرج الیوت» جرج الیوت تخلص ماری ان ایونس بود. او در سال1819 در داروویکشایر به دنیا آمد. او در مدرسه غیرانتفاعی تحت تعلیم معلمان خصوصی تحصیل کرد. پس از درگذشت پدرش در سال1849 به اروپا مسافرت کرد و سرانجام در لندن اقامت گزید. در لندن او برای بسیاری از روزنامه ها قلم زد و با بسیاری از اشخاص مهم در تماس بود. او را یکی از پیش رو ترین متفکران و اندیشمندان زمانش می پندارند. بسیاری از داستانهای الیوت با طبقه ی متوسط با پیش زمینه ی روستایی کودکی و نوجوانی اش سروکار دارند. رمانهایش به زندگی مردم روستایی انگلیس می پردازد و همچنین مطالعه ای درباره ی معضلات اخلاقی و اجتماعی آن روزگار است. « آدام بید» نخستین رمان او بودکه سال 1859 چاپ شد. و یک داستان عشقی غم انگیز است.« کارگاه ابریشم» 1860 و « سیلاس مارنر»1861 آثار جدی وی هستند که در مناطق روستایی ساخته و پرداخته شده است. سیلاس مارنر درباره ی یک کنس پیر تلخ زبانی است که طلایش را از دست می دهد اما به خاطر عشقش به یک دختر کوچولو مهربانت می شود. شنبه 7 دی 1392برچسب:, :: 9:40 :: نويسنده : حسن سلمانی
جناب سعدي ميگه:براي يه مستمندي مشكلي پيش آمد يكي بهش گفت :فلاني وضعش خيلي خوبه اگر بري پيشش حتما كمكت ميكنه. گرد آوری: 401 « دلمیرا آگوستینی» متولد اروگوئه، به سال 1886م . متوفی 1914.م است. آگوستینی در خانواده ای ثروتمند که حامی نوشته هایش بودند، زاده شد. وی به خاطر شعر شهوانی افراطی اش مشهور شد که در آن مقوله های متضادی مانند عشق و مرگ، عیش و طیش در هم می آمیزد. شعر آگوستینی نوعاً از نمادگرایی مدرنیست از قبیل مشرق زمین نامتعارف، حیوانات، شب، گلدان و مغاک غنی است. و با استفاده اش از نظر کاملاً شخصی و محتوای شهوانی و جنسی بی پرده، به سوی شعر رمانتیک نیز می گراید. آگوستینی به طرز فجیع و دلخراشی به دست شوهرش که در صدد طلاق گرفتن از او بود، کشته شد. آثار برگزیده: 1. کتاب سفید1907 2. ترانه های صبح1910 3. قدح های خالی1913 4. تسبیح اروس1924 مترجم: زین العابدین چمانی «بلانش باوگن» بلانش باوگن، متولد زلاند نو به سال 1870میلادی و متوفی 1985 میلادی است. خانم باوگن در لندن بالید و در دانشگاه لندن با مدرک کارشناسی در ادبیات کلاسیک فارغ التحصیل شد. او در خدمت فقرا در قسمت شرقی پایتخت بود و از حق رای حمایت کرد. در سال1900 میلادی باوگن به زلاند نو مهاجرت کرد و به کارهای اجتماعی اش به عنوان مدافع اصلاح زندان ها پرداخت. در سال1930 او در آکارووا بازنشسته شد.در شبه جزیره ی بانکس که در آنجا عضو فعال شورای شهر بود. و به تدوین و گردآوری شرح حال شناسی دست یازید. و آن را با عنوان « مردم در زندان» در سال1936 منتشر ساخت. شعر او پر از طنین صداهای گوناگون پیشتازانی است که تجربیات مستعمراتی را بیان می کنند. اشعار او زندگی روزمره را در چشم اندازی عجیب و غریب بازگو می کنند. تک گویه های شگفت انگیز باوگن بازگوکننده ی مهاجرین زلاندنو است که بسیار جدیست. آثار برگزیده: 1. روبن و اشعار دیگر1903 2. شینگل کوتاه و ابیات دیگر1908 3. نان سوخاری از تنوری به سبک مستعمراتی1912 4. اشعاری از پورت هیلز1923 مترجم: زین العابدین چمانی نام کتاب:حالات و مقامات م. امید نویسنده: محمدرضا شفیعی کدکنی ناشر:سخن، تهران 1390 تعدادصفحات:256
«شعرهایی هست که فقط می خوانیم. شعرهایی هست که می خوانیم و لذت می بریم.شعرهایی هست که می خوانیم و لذت می بریم و تحسین می کنیم. اما شعرهایی هم هست - و چه اندکیاب!- که می خوانیم و مارا به شگفتی وامی دارد. شعرهایی که حتی شاعر نیز پس از سرودن و دور شدن از آنها، نسبت به آنها حالت شگفتی دارد... اما از شعر هیچ کس در شگفت نشده ام جز بعضی از شعرهای اخوان ثالث( بعضی شعرهایی که او در فاصله ی 1335-1345 سروده است.)» چند سطر بالا عین متن دکتر شفیعی کدکنی است که در صفحات 240و241 آمده است. وقتی این سطور را می خواندم به یاد نوجوانی ام افتادم که نمی توانستم شعر نو را، حتی بخوانم چه رسد که بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم. بر حسب یک اتفاق خوش و از قضا در چارچار آن سال « زمستان» م.امید من را با شعر امروز آشتی داد و چه خوش اقبال بودم که با زمستان شروع کردم! به دلم نشست. امروز دست دوستی را که با زمستان مستم کردم خالصانه می بوسم و وامدارش هستم.
ادامه مطلب ... یک شنبه 1 دی 1392برچسب:اخوان ثالث,حسن سلمانی,شفیعی کدکنی,الهه ی الهام, :: 8:26 :: نويسنده : حسن سلمانی
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|