شعر:بهار...معصومه گودرزی
الهه ی الهام
انجمن ادبی

 

« بهار»
رویش کرده کمین
در کنار دانه های سرد برف
در میان جنگل و فریاد باد
درسکوت برف ها، در نبود آفتاب
عکس سبزی یافتم در خاطرات
نغمه ی پاک کبوترهای مست
آبی کمرنگ را پُُر کرده بود
کبک همسایه صدای عشق را
در میان برف ها گم کرده بود
در کنارم زندگی لبخند زد
عشق را بر جان من پیوند زد
گریه ی ابر سفید
بارش عشق و امید
خنده ی مست زمین
رویشی کرده کمین
رویش سبزینه ها
مرگ سرخ کینه ها
گریه ی سرمای سخت
در زمستانی که رفت
رویشی در جویبار
می رسد اینک بهار
سبزه ای رُست از زمین
رویشی کرده کمین
آسمان کم کم گریست
در دلش نوری دمید
اشک او بر سبزه ریخت
هفت رنگ شد آسمان
خنده زد رنگین کمان
سبزه می خندید و می رقصید ناز
دست هایش در نیاز
با خدایش در نماز
گریه های آسمان شدّت گرفت
آفتاب زنده تابیدن گرفت
سبزه ی نو رسته چون پیکی ز دشت انتظار
خنده زد، فرمود:
« می آید بهار»
معصومه گودرزی- استاد زبان فارسی


نظرات شما عزیزان:

سمیرا میرزاجانی
ساعت16:38---9 فروردين 1393
سلام با ارزوی سلامتی زبان شعرتان روانست و احساس خوب بهار را میرساند و حس خوبی را به خواننده هدیه میدهد و واژه هایتان را بسیار خوب برگزیده اید بهری باشید

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:, :: 12:18 :: نويسنده : حسن سلمانی

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان