الهه ی الهام
انجمن ادبی
« فراقی » سپیده که سر بزند نخستین روزِ روزهای بی تو آغاز می شود. آفتاب سرگشته و پرسان تا مرا کنار کدام سنگ تنها بیابد/ به تماشای سوسنی نوزاد به نخستین دره ی سرگشتگی هام. در اندیشه ی تو ام که زنبقی به جگر می پروری و نسترنی به گریبان. که انگشت اشاره ات به تهدیدِ بازیگوشانه منقار می زند به هوا و فضا را سیراب می کند از شبنم و گیاه. سپیده که سر بزند خواهی دید که نیست به نظرگاه تو/ آن سدر فرتوتی/ که هر بامداد گنجشکان بر شاخساران معطّرش به ترنّم آخرین ستارگان کهکشان شیری را تا خوابگاه آفتابیشان بدرقه می کردند. سپیده که سر بزند نخستین روزِ روزهای بی مرا آغاز خواهی کرد: مثل گل سرخ تنهایی آه خواهی کشید، به پروانه ها خواهی اندیشید و به شاخه ی سدری که سایه نینداخته بر آستانت. از مجموعه « کندم و گیلاس» منوچهر آتشی انتخاب و هدیه: حسن سلمانی
نظرات شما عزیزان: شنبه 26 فروردين 1392برچسب:, :: 10:5 :: نويسنده : حسن سلمانی
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|