«نقاشی»
صدا زکالبد تن به در کشید مرا صدا به شکل کسی شد به برکشید مرا صدا شد اسب ستم، روح من روان ز پی اش به خاک بست به کوه و کمر کشید مرا مگو که بود که نقاشی مرا می کرد که بادو دیده ی همواره تر کشید مرا چه وهم داشت که از ابتدای خلقت من غریب و کج قلق و دربه درکشید مرا دو نیمه کرد مراپس توراکشیدازمن پس از کنار تو این سوی ترکشید مرا میان ما دری ازمرگ کردنقاشی به میخ کوفته برپشت درکشید مرا خوشش نیامد این نقش را به هم زد وبعد دگر کشید تورا ودگرکشید مرا من وتورادوپرنده کشید در دوقفس خوشش نیامد بی بال وپر کشید مرا خوشش نیامد تصویر را به هم زد وبعد .پدر کشید توراوپسر کشید مرا...
شاعر: سید رضا محمدی هراتی
هدیه: مسعوده جمشیدی
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 65 صفحه بعد
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.